منبع: IRIN NEWS
برگردان: حمید مهدوی
افغانستان، کشوری که در آن از سو استفادهها زیاد یاد میشود، اما کمتر کسی در مورد یک نوع حاد سو استفاده (سو استفادهی جنسی از کودکان) که به بچهبازی مشهور است، سخن گفته است. در دوران رژیم طالبان این رسم شوم قطغن بود؛ اما اکنون به شکل گستردهای در کشور به مشاهده میرسد.
ثریا صبحرنگ، کمیشنر حقوق کودکان در کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان به ایرین نیوز گفته است: «بچهبازی قبلا در مناطق خاصی دیده میشد؛ اما اکنون در همهجا دیده میشود. این رسم بیشتر در تخار و سایر ولایتهای شمال افغانستان وجود دارد. وقتی که حکومت مرکزی قوی و حاکمیت قانون وجود نداشته باشد، بلکه برعکس فرهنگ معافیت بر یک کشور مسلط باشد، هرچیزی ممکن است اتفاق بیافتد».
موجودیت جنگسالاران متنفذ، تاجران ثروتمند و گروههای مسلح غیرقانونی از یکسو و فقر گسترده در کشور از سوی دیگر باعث شده است تا از کودکان در افغانستان به شکل گستردهای سو استفادهی جنسی صورت گیرد. این کودکان بعد از بهرهبرداری زیاد وقتی به سن هجده سالگی میرسد، به حال خود رها میشوند که آیندهی تاریک و سخت دردناک در انتظار آنهاست.
این پسران زمانی که کودکی بیش نیستند، فریب داده شده و به دام انداخته میشوند و گاهی ربوده میشوند. بعدا آنها به ملکیت مالکانشان در میآیند، مالکانی که در بعضی موارد بهرهبرداری از این کودکان را بهشدت رد میکنند؛ اما در هرصورت این کودکان بعد از ختم مراسم رقص و پایکوبی، در جریان شب توسط گروهی از مردان مورد تجاوز قرار میگیرند.
یک فرمانده مربوط به اتحاد شمال افغانستان که علیه رژیم طالبان میجنگید، در حالی که نخواست از وی نامی برده شود، به ایرین نیوز گفت که وی پسر چهارده سالهای را به مدت دو سال نگهداری کرده است. وی به این پسر مزد نپرداخته، اما تمام مصارف او را که ماهانه 300 تا 400 دالر آمریکایی بوده، میپرداخته است. وی در ادامه گفت: «دو نوع بچه وجود دارند: یکی آنهایی که خوب میرقصند و برای سرگرمی نگهداری میشوند و دیگری آنهایی که خوب نمیرقصند و برای سکس نگهداری میشوند. من بچهام را برای سکس نگهداری میکردم».
کمیشنران حقوق کودکان میگویند که آنها با این پروندهها زیاد بر میخورند؛ اما در مورد حقوق کودکان آگاهیای ندارند.
ویدیوهایی از پسرهای جوان که لباس زنانه برتن دارند و در محافل عروسی میرقصند، در جادههای شهر کابل و در یوتیوب در دسترساند. سازمان ملل متحد در سال 2009 تلاشهای گستردهای را به منظور بالا بردن سطح آگاهی مردم آغاز کرده بود تا از این طریق بتواند علیه این رسم شوم اقدام کند. اما افغانستان کشوری است که مردم آن محافظهکار و بهشدت پیرو رسومشاناند. باوجودی که همجنسگرایی در این کشور حرام است و بهشدت کنترول میشود؛ اما بچهبازی در فرهنگ این کشور ریشهی عمیقی دارد.
یک کارشناس که نخواسته از او نام برده شود، گفته است: «اگر به اندازهی حقوق زنان به بچهبازی (که نقض صریح حقوق کودکان است) توجه میشد، مطمئناً وضعیت متفاوتتری را امروزه شاهد بودیم. اما هیچکس در این مورد حرفی نمیزند».
رادهیکا کوماراسموامی، نمایندهی ویژهی سازمان ملل متحد در امور کودکان و برخوردهای مسلحانه، به مجمع عمومی این سازمان گفت: «اکنون زمان آن رسیده که با این پدیده صریحا مبارزه کنیم و به آن پایان بخشیم. به نظر من رهبران دینی در افغانستان در امر مبارزه با این فعالیتها خیلی مؤثراند. قانون باید تصویب شود، کمپاین علیه این پدیده آغاز شده و مرتکبین آن باید مجازات شوند».
گریتارسن، یک کمیشنر دیگر به ایرین نیوز گفته است: «قربانیان از ترس این که به آبروی آنها و خانوادههایشان آسیبی وارد نشود و از ترس انتقام علاقهای به دادن گزارش از این سو استفادهها ندارند». در بعضی موارد برعکس این کودکان به همجنسگرایی متهم میشوند. یک امدادگر افغان در ولایت شرقی ننگرهار میگوید: «این کودکان هرگز نخواهند گفت که فلان شخص با من سکس کرده است. در ولسوالیهای ولایت ننگرهار برای بالابردن آگاهی مردم در مورد این مسئله، هیچبرنامهای وجود ندارد. این یکی از دلایلی است که مردم به این پدیده روی میآورند. برای تغییر وضع باید مردمان محل، علمای دینی، بزرگان قومی و مقامهای دولتی دست به دست هم بدهند و علیه بهرهبرداری جنسی از کودکان بایستند».
این پدیده بیشتر در مناطق روستایی دیده میشود، جایی که مقامهای دولتی و فرماندهان محلی از قدرت و نفوذ کافی برخورداراند تا از سیستم عدلی فرار کنند. این رسم منفور همچنین در شهرها درمیان ثروتمندان نیز به مشاهده میرسد.
مردی از قندوز میگوید: «بچهها مجبور نیستند. آنها خودشان میآیند. آنها اکثرا کسی را انتخاب میکنند که قدرتمند باشد و با او میمانند. اما اگر شما از آنها سو استفاده نکرده یا به آنها پول ندهید، شما را ترک میکنند و کس دیگری را انتخاب میکنند».
پسر 17 سالهای از ولسوالی ناآرام سنگین در ولایت هلمند میگوید: «والدینم میدانند من چه کار میکنم، اما آنها چیزی گفته نمیتوانند؛ چون مردانی که بچهبازی میکنند، بینهایت قدرتمند هستند و از هیچکسی نمیترسند». وی در ادامه گفت که بچهبازی در جنوب هم رایج است. وی ادامه داد: «من بیکار بودم و آنها به من چیزهایی را که نداشتم وعده کردند. کسانی که بچهبازی میکنند، باید هرچیزی را که بچه تقاضا میکند، برای او تهیه کرده بتواند؛ به طور مثال، آنها باید برای بچهها موتر، لباسهای زیبا، پول و… تهیه کنند. من در مقایسه با خانهام در قریه که هیچچیزی نداشتیم، همهچیز دارم».
یک فرمانده پیشین از ولایت قندز گفت: «بعضی از این بچهها صرف با یک مرد رابطهی جنسی دارند؛ اما بعضی دیگر با چندین مرد رابطه دارند. همهچیز به بچه بستگی دارد. یک گروه پنج تا ده نفر از مردان ممکن با یک پسر بخوابند، اما بچه ممکن به همه اجازه ندهد». کارشناسان میگویند که بچهها معمولا ربوده میشوند و بعدا مانند یک کالای تجاری خرید و فروش میشوند. برای این که از فرار آنها جلوگیری کنند، معمولا آنها را به مرگ اعضای خانوادهیشان تهدید میکنند.
یک امدادگر افغان در ولایت ننگرهار گفت: «مردم با تمرکز روی رقص و فریبندگی ظاهری این بچهها، خشونت جنسی و ظلم پنهان در عقب آن را به فراموشی میسپارند. در بسیاری از روستاها مردم بچهها را میشناسند. آنها مشهوراند».
این بچهها با پول، لباس و ارتباط نزدیکشان با افراد قدرتمند، بهسادگی از دیگران تفکیک میشوند. یک امدادگر دیگر افغان گفت: «گاهی عساکر مربوط به اردوی ملی افغان برای شش تا هفت ماه در یک روستا میمانند، آنجا خانهی آنها نیست. بعضی از آنها نوداماد هستند و نمیتوانند شش تا هفت ماه سکس نکنند، پس آنها به بچهها ودخترها لباس، پول و… هدیه میدهند و از این طریق آنها را تحریک میکنند». در مناطق روستایی افغانستان ملاقات زن و مرد در محضر عام ممنوع است، اگر مرد و زن نامحرم در حالت سکس گرفتار شوند، کشته خواهند شد.
توماس روتین، یک تحلیلگر در شبکهی تحلیلگران افغانستان گفت: «به نظر میرسد که این بچهها جبرا به بچههای رقاص تبدیل میشوند». اکثر این بچهبازان مانند همان فرمانده قندوزی متأهلاند. از طرف روز آنها با بچهها هستند و از طرف شب به خانه بر میگردند. ثریا صبحرنگ، کمیشنر حقوق کودکان در کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان گفت: «این مردان معمولا دخترانشان را به نکاح این بچهها در میآورند و رابطهیشان را با این بچهها به شکل محرمانه حفظ میکنند».